۱۳۸۵ آذر ۱۰, جمعه

امسال خدا چه قدر زود گرما زده زیر دلش ٫ خیلی قشنگ میباره و  خیلی سرده  اونقدر که یه هم آغوشی کاملا داغ داشته باشم

۵ نظر:

  1. مگه ميشه يه پرنده بمونه بي اب و دونه مگه ميشه كه قناري توي بغض اواز بخونه
    اگه تو بري ز پيشم من همون قناري ميشم كه تو بغض و گريه هاشم ديگه ميخوام با تو باشم
    مگه ميشه كه ستاره توي اسمون نباشه يا گلي به خاطراتم عطر يادتو نپاشه
    اگه تو بري زپيشم من همون ستاره ميشم كه تو هفت تا اسمونم نميخوام بي تو بمونم
    مگه ميشه ماهي ها رو بگيريم از اب چشمه يا گلاي باغ عشق و بذاريم يه عمري تشنه
    اگه تو بري زپيشم من همون ماهي ميشم كه بدون اب دريا ميميرم بي كس و تنها
    مگه ميشه گلدوناروبذاريم تو حسرت خاك يا شب قشنگ عاشق بمونه بي نور مهتاب
    اگه تو بري ز پيشم من همون گلدون ميشم كه واسه يه قطره اب ميكشم حسرت توي مهتاب



    منتظر نظرتون هستیم حتما......

    پاسخحذف
  2. سلام


    به ياد داشته باش هر وقت دلتنگ شدي به آسمان نگاه کن. کسي هست که عاشقانه تو را مي نگرد و منتظر توست. اشکهاي تو را پاک مي کند و دستهايت را صميمانه مي فشارد. تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت. و اگر باور داشته باشي مي بيني ستاره ها هم با تو حرف مي زنند. باور کن که با او هرگز تنها نيستي. فقط کافيست عاشقانه به آسمان نگاه کني

    وبلاگ جالبی دارین از اشنایی با وبلاگ شما خوشحالم اگه وقت کردی یه سر هم به من بزن
    منتظر حضور سبز شما در وبلاگم هستم.
    خدا حافظ

    پاسخحذف
  3. بدووووووووووو بيا
    بهترين و جديدترين و شادترين موزيکها براي شما
    مطالب خواندني براي شما

    حتما بيا : www.Songestan.org

    پاسخحذف