۱۴۰۱ دی ۲۵, یکشنبه

رویا

   تا بحال شب تاب دیده ای؟ همان کرمها یا شاید پروانه های خیلی خیلی ریزی که در هوای شبنمی در تاریکی، معلق پرواز میکنند. گویی برای یک دورهمی کوچک پری ها جمع هم آمده اند. صدایشان خیلی ریز است انگاری که لولاهای در باهم در حال مکالمه باشند ولی با یک ریتم دلنشین، ریسه های خنده هاشان لا به لای صدای نم نم باران می پیچد.

تا به حال  به این فکر کرده ای که شغل شب تاب ها چیست؟ آنها مسئول رویاها هستند، یکی مسئول حمل رویا، دیگری پذیرش رویا، آنیکی سبک سنگینی رویا و خیلی های دیگر، تا برسد به دست شب تاب هایی که صدور واقعیت رویا را مهر میکنند. در این اداره پری ها هم مشغول کار هستند، در حقیقت آنها یک طرف اصلی کار هستند چون می توانند در طول روز رفت و آمد داشته باشند. به طور معمول شبی که رویاها مهر شده اند برای ورود به واقعیت، این دورهمی ها برگزار میشوند، به هرحال مدتی کار کرده اند و لازم هست که خستگی از تن کوچکشان به در برورد.

نور قطار از دور پیدا است، هوا اوایل پاییز است و زمین پر از سنگ ریز. مهمانی آنور رودخانه دقیقا در همان ویلای بزرگ سه طبقه که دیوارهای سفید و شیروانی سبز پسته ای دارد برگزار شده، این جلسه کاملا محرمانه س، پس باید به نظر بیاید که یک مهمانی عادی است، از دور ویلا نورانیست، حتی آدمها سایه هایشان پیداست که در رفت و آمدند، ولی در حقیقت شب تاب ها در حیاط پشتی و در تاریکی پشت ویلا جمع شده اند و برای هم لطیفه های کارمندی من باب اداره ی رویا میگویند و ریسه میروند. حتی قورباغه ها هم خیال میکنند که این یک مهمانی معمولی است، در حقیقت همه فریب خورده اند تا اداره ی رویا بتواند همه چیز را درست و رویایی پیش ببرد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر