۱۳۸۸ آذر ۳۰, دوشنبه

تجربس دیگه ...

بعد این میشه که من تو انتخابای آدمهای هم سفرم دقت کامل و داشته باشم از این به بعد ٫ و بفهمم همه پایه همه چیز نیستن که . بعد این میشه که من با یکی بشینم تو بالکن و تا صبح حرف بزنم و سکوت کنم و بعد یهویی واسه اولین بار تو دنیام شهاب ببینم بعد که چشمام گرد شدو خنده قشنگم رفت هوا و داد زدم دیدی دیدی ؟؟؟ واسم لحظه بسازه نه اینکه اون شادیه کوچولوی به وجود اومده رو تبدیل کنه به یه خاطره زشت ... بعله اینه که وقتی هوا خوبه و از شب قبلش من آماده زدن به آبم ٫  وقتی میرسیم به پلاژ همه بگن ماکه نمیایم میایم پیشت میشینیم و بخوره تو ذوق من ٫ باید یکی باشه با کله از ماشین بپره بیرون دست منم بکشه باخودش ٫ نه اینکه یکی باشه که بادیدن آب ـ آبی و هوای خوب دل جفتمونو بسوزونه و بگه فردا صبح زود میایم خب ؟؟؟ بعد فرداش و پس فرداش هوا یا بارون باشه یا طوفان ... بعد این میشه که یکی باشه که پای من باشه شب تا صبح خواب نباشه دیگه ٫ اگه قرار بود خواب باشه که سفر نمیشد اصن ٫ یکی باشه که پایه چیز کیک باشه اصن مثل اون آقا میتا کیشیه باشه بیاد پایه آدم بشه٫ بعد من نشم تنها ٫ من تنها نرم بگردم خوش باشم اونم تنهایی فقط با موزیکام ٫ آخه اگه میخواستم که تنها میرفتم دیگه اینا چی بودن دنبالم ... بعله باید دنبال آدم - سفر ـ خودم باشم اینروزا 

۴ نظر:

  1. امروز که همش سرمون توو اخبار ! بود ، چش ما رو دور دیدی یهو ! دو تا پست هوا کردی که .
    ولی دل ریخته های خوبیه . هر دو تاش خوبه .آخه نمیتونم همه حرفامو یه جا بزنم ...

    پاسخ دادنحذف
  2. دختر! یکم هوای بقیه رو هم داشته باش! این درست که چار دیواری و اختیاری، ولی وختی همه چی رو از جایی تعریف می کنی که فقط توی ذهن تو شکل گرفته، کار بقیه رو سخت می کنه. قبول داری؟ (بگو نه!)
    .
    بهتری؟
    شد؟

    پاسخ دادنحذف