۱۳۸۹ فروردین ۲۲, یکشنبه

اینروزای من

باید اعتراف کنم که درسته که همه چیز استپ شده ولی من هیچ چیزی در مورد اینکه چی میخواد پیش بیاد نمیدونم و حتی ایده ای هم در این باره ندارم . اینروزا انقدر چیزای عجیب و غیر قابل پیشبینی پیش اومده که اصن دست منو برای هر فکری بسته . درسته که گفتم هیچ آرامشی بالاتر از این نیست که گوشی زنگ نخوره ٫ ولی امروز تا همین الان فهمیدم که میتونه بد هم باشه ٫ البته نه اونقدر بد . یعنی خوبه کلا ٫ همه چیز خوبه ٫ حتی اون چیزایی عجیب که اصن فکرشم نمیکردم یه روزی اصن ببینم همچین چیز خوبی رو هم خوبه . آرومم  ٫خیلی آروم تر از همیشه . عاشق ؟؟؟ نه ٫ عاشقی از اون اتفاقاس که فکر میکنی ساده پیش میاد ٫ ولی خوب که فکر کنی میبینی خیلی پیچیده تر از این حرفاس و در واقع اینروزا کسی دنبالش نیست. راستش من از عاشقی یه بار رد شدم و الانم جام خوبه و حالا حالا ها دورم از این حس و کلمش . ولی خب دروغ چرا٫ نمیشه که بی کس بود ! نمیشه که بی تکیه گاه بود و یخ زد که ! میشه ؟ اما عاشقی نه ٫ این کلمه جدا از هر چیزیه که فکرشو بکنی . گیر کردم ٫ تکلیفم با بقیه معلوم نیست  و این تقصیر بقیه هم هست ٫ از بس که کارای عجیب میکنن جدیدا ٫ که آدم به خودشم شک میکنه . دخترک میگه ٫ هوا که تاریک میشه مردارو جو میگیره ٫ خوب میشن ٫ آروم میشن . میگه هر چی میخوای ازشون٫ یا چیزی میخوای بگی ٫ یا محبتی میخوای ٫ بذار هوا تاریک شه ٫ بعد سلطنت کن واسه خودت ٫ فکر که میکنم میبینم راست میگه . اینروزا یه کم میخندم ٫ یه کم اشک میریزم ٫ فکر میکنم و تمام مدت اخم میکنمو ٫ بعدشم خیلی کم یادم میاد که تو چه فکری بودم . بارون واسه من همیشه خوب بوده ٫ یعنی عجیب خوب بوده . مثل دیروز و عجیبیاش و خوبیاش .  یه جورایی رها شدم انگاری ٫ میبینم که چه خوب گذشتم از رو خیلی چیزا و بعد پیشمون میشم که چرا زود تر اینکارو نکرده بودم . یادم میاد که فکر میکردم اصلن گذشتنی وجود نداره و اینی هم  که پیش اومد٫ از همون اتفاق عجیبای خوب بود که خودش پیش اومد .  اصلن شاید این خوبیا از همون موقع شروع شده ! هر چی بود خوب بود ٫ منو از خیلی چیزا کشید بیرون . این همون دوره تکاملمه شاید . من ناخداگاه منتظرم و خودمم نمیدونم برای چی دارم انتظار میکشم  ٫ فقط میدونم دل تو دلم نیست . جسارتم بالا رفته و سکوتم زیاد خوب نیست و یکمی هم میترسم
 ...

۶ نظر:

  1. تو کجایی که فرشته ها می گن که اگه توبه کنم می یای پیشم
    پر کن آغوشمو از عطر تنت من از این فاصله عاشق نمی شم ...

    پاسخحذف
  2. این همون دوره تکاملمه شاید ......ok

    پاسخحذف
  3. سلام...خیلی از حرفات خوشم اومد...شاید به خاطر اینکه ...

    پاسخحذف
  4. کاش آخر داشته باشه .. یه وقت ها هر آدم سر سختی می خواد که تموم بشه تا اونم آروم بشه ..وای اگه تموم نشه ..
    ببخش ترمه....
    چرت و پرت حرف این روزای من

    پاسخحذف
  5. تازه رسیدی به اونجایی که من هستم و مدت هاست که دارم توش درجا می زنم وهیج گیج و گنگ موندم...

    پاسخحذف