۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

ادامه دهه دوم

یه وقتایی تو زندگی یه چیزایی پیش میاد که نمیدونی اصن چی شد اینجوری شد ٫ بعد این حس همچنان ادامه داره ٫ تا وقتی که یاد این چیزا بیوفتی ادامه داره . عجیب یعنی همین دیگه ٫ یعنی اینکه پیش بیاد بعد یهویی غیب شه ٫ یعنی اینکه بذاری زندگی واست جلو بره و تو با آرامش لذت ببری ٫ شاید تو این راه گیر کنی ٫ کم بیاری ولی بری تا تهش . من اگه میدونستم که روزام قراره به این عجیبی باشن زودتر از هر وقت دیگه ای از عاشقی میکندم .الان رسیدم به یه آرامش تک نفری و بی فکر ٫ که اصن نمیدونم چی میخواد بشه ٫ فقط همین که آرومم برام یه دنیا ارزش داره ٫ یکی هست که میاد هی منو میسازه و میره ٫ همین
 ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر