۱۳۸۸ دی ۱۸, جمعه

زمستون

آدم باید یه چیزی ببینه ٫ یه چیزی حس کنه که بگه زمستونمونه دیگه !!! فقط اینکه مردم پامیشن چوباشونو دست میگیرن میرن اسکی که نشد زمستون . مردم پاییزو بهارم میرن اسکی ٫ بعد اون برف تو اسکی کاری بازمستون نداره انگار یه دنیای جداس ٫ من همین دنیای دوروبرم و میخوام که برف نداره ٫ اصن سوزشم نداره ٫ قرمزی آسمون شب قبلشم نداره ٫ بخار ها کردنم نداره . بعد اصن جمع شدن تو میگون نداره ٫ الواتی نداره ٫ تا صبح خوابیدن کنار آتیش بغل رودخونه نداره . اینکه صبح پا شی سکوت برف و حس کنی بعد ببینی همه جا سفیده یه دسته ٫  همینجوری هم پشت هم و یکریز داره میباره نداره . که اگه داشت ٫ که اگه یه دونه از اینارو داشت شاید همه چیز یه کم بهتر بود و این یه کم بعضی وقتا اندازه دنیا ارزش داره

۵ نظر:

  1. اصلا هیچی هیچیه قدیمو نداره

    پاسخحذف
  2. سلام خوبی خوبم
    خوشم امده از طرز نوشتنت
    ادم کن ادت کردم

    پاسخحذف
  3. برف . سرما . باران . زمستان ...دل تنگی
    گرم . گرما . دریا . تابستان ...دل تنگی
    زرد . پاییز . برگ ریزان ...دل تنگی
    سبز . سبز . سبز . بهاران ... دل تنگی
    دل تنگی .
    حالی برای تمام فصول !

    پاسخحذف
  4. وای چقد خشنی بیا بزن
    روزی 10 نفر علنا می یان نوشته های ما را بر می دارن حالا ما یه بار یادمون رفت ذکر منبع کنیم جرم که نکردیم برش نمیدارم خشن
    خوب خوشگله خوشم امد
    بعدم اینکه چرا منو نلینکیدیحالا شما راحتی و میذاری از مطلبت کپی بردارن به من ربطی نداره . ولی درستش اینه که بیای اجازه بگیری و ذکر منبع کنی مخصوصا اینکه یه چیزی خصوصی باشه اینچیزا خیلی چیز ساده ایه و احتیاج به یاد دادن نداره . شما مجازی هرکی دوست داری لینک کنی همینطور من ...

    پاسخحذف
  5. احساس می کنم خیلی داری آمریکایی می شی...!
    بی خیال کس خل و گوشه گیر...!
    احساس می کنم...!

    پاسخحذف