۱۳۸۸ بهمن ۳۰, جمعه

دخترک

این دوستک من هرچه قدرم که احمق باشه ولی با این چهار صبح بیرون زدنش تا سپیده  ٫ سید مهدی رفتنشو از سر شوق غش غش خندیدنش به من زندگی میده . بعد من همون وقتی که توی خیابونای بی ماشین و تاریک با سرعت باد میره و از ته دل میخنده میگم پاکیتو ببین خره من

۱ نظر:

  1. :دی
    همیشه تو این ساعت صبح,خودتیو خودت .صدای ماشین و هوا هم خنک دوست دارم ..

    پاسخحذف