۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

هیچکس

اینکه الکی تو خیابونا بچرخم خستم میکنه ٫ ترجیح میدم با آرامش به کارام برسم و وقتی کاری دارم برم بیرون و این الکی گشتنا بمونه واسه وقتایی که دلم میخواد برم بیرون . دخترک از دستم ناراحته و الان واسم sms زده که :

 to harvaght kasi doret nist soraghe adamo migiri hamin ke doret shologh mishe... hamishe adadete

نمیدونه که من دوست پسرش نیستم و منم زندگی خصوصیه خودمو دارم ٫ نمیفهمه که الان من تنها بچه خانوادم و باید به فکر دو نفر دیگه هم باشم که تنها نمونن ٫ دست تنها نمونن ٫ نمیدونه که امروز داشتم تمام مدت تو کارای خونه کمک میکردم و نمیفهمه که این وظیفه نیست و چون اون اینکارارو نمیکنه دلیلی نداره که من انجام ندم ٫ نمیفهمه که من بدون اینکه کسی از دیر اومدنم گله ای بکنه خودم عذاب وجدان میگیرم ٫ نمیفهمه وقتی یه بار زنگ میزنه جواب نمیدم نباید سیزده بار دیگه زنگ بزنه ٫ من هیچ تعهدی ندارم بهش ٫ شاید اصن نخوام جواب تلفنمو بدم ٫ شاید بخوام تو زندگی خودم غرق بشم ٫ همونجوری که وقتی اون میگه میخوام پروتز کنم من لبخند میزنمو میگم ایت ایز یور لایف ٫ همونجوری که تمام پنجشنبه ها و جمعه ها اگه بهش زنگ بزنم باعث بهم خوردن رابطش با دوست پسرش میشه و من رعایت میکنم٫ حتی اگه ضروری ترین کارو داشته باشم .نمیفهمه من یه ذهن سیالی دارم که با اون فرق میکنه نیمدونه که من دورم شلوغ نیست و برای اینکه چندین بار دست به سرش کنم مجبور شدم دروغ بگم ٫ نمیدونه چون دلم واسه زندگیش میسوزه بعضی وقتا هر چی میگه میگم باشه . هیچ جوابی ندارم براش ریپلی کنم چون هر چی بگم اون با اون شخصیت خودخواهش متوجه هیچی نمیشه که من زندگی خصوصیه خودمو دارم
 ...

۳ نظر:

  1. بی نظیره این پست.....دلت مبارک...حس ات مبارک....

    پاسخحذف
  2. راستی...لینکت کردم ...شرمنده بی اجازه .. اما می خوام جلو چشم باشی ...

    پاسخحذف
  3. شرمنده...
    ولی نظر من هم نسبت به شما دقیقا همین هاست که نوشتی !!!!!!!

    پاسخحذف