۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

شکمچرانی همچین

بعد من امشب بعد از یه مدت خیلی خیلی طولانی واسه خودم یه سیخ کباب پر چرب با یه گوجه کامل داغ کردم ٫ از فریزر نون سنگک دراوردمو اونم داغ کردم . بعد امشب بیخیال روغن زیتون شدم ٫ یه لیموترش قاچ کردم ریختم رو کباب ٫ از تو سبد پیازا یه پیاز اندازه مچ دستم( کوچکترین پیاز موجود) ورداشتم و پوست کندم ٫ یه کاسه ماست پر چرب از اینا که گندن ٫ اسم مشخص ندارن ٫ این لبنیاتیا میفروشن واسه خودم ریختم ٫ با یه لیوان آب و یه نمکدون گنده ٫ رفتم نشستم رو زمین جلوی تلویزیون ٫ شروع کردم بهترین لذت دنیارو بردن و ویکتوریا دیدم ٫ الان هم به هیچ وجهی عذاب وجدان ندارم که اینهمه غذا خوردم و هی هرهر خندیدم


 واسه فرداهم تخم مرغ و ادویه و زعفرون و ماست و یه کم سبزی معطر ٫ قاطی کردم . ماهی خوابوندم توش و در ظرف و بستمو گذاشتم تو یخچال ٫ تا فردا برگشتنی بقیه مواد لازم رو بخرم
 ...

۱ نظر: